ادعای شهادت پیامبر اسلام (ص) توسط عایشه بنت ابی بکر
پرسش :
آیا ادعای شهادت پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) توسط عایشه بنت ابی بکر صحت دارد؟
پاسخ :
عدّه ای ادعا می کنند که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) نیز به «شهادت» رسیده و این شهادت را به «عایشه» بنت ابی بکر منتسب می کنند.
سؤال اینجاست که آیا برای این ادعا سند معتبری وجود دارد؟ طرح چنین مسائلی چه ثمره ای خواهد داشت و چه تاثیری در روابط بین مسلمانان خواهد گذاشت؟!
در پاسخ به این سؤال لازم به ذکر است که شهادت پیامبر(صلی الله علیه و آله) قطعی نیست و بسیاری ازمورخین، از واژه «رحلت» استفاده می کنند. شهادت پیامبر(صلی الله علیه و آله) توسط عایشه با «دلیل معتبر» ثابت نشده است و عقل و درایت ایجاب می کند که در این عصر و زمان به دنبال این مسائل نرویم.
کسانی که چنین مسأله ای را مطرح کرده اند، به این نکته استدلال کرده اند که طبق «برخی نقلها» پیامبر(صلی الله علیه و آله) مسموم شده اند و همین سمّ در بدن آن حضرت اثر کرده و او را به شهادت رسانده است.
حاکم نیشابوری عالم معروف اهل سنت در کتاب معتبر المستدرک علی الصحیحین از شعبی نقل می کند: «وَالله لَقَد سُمَّ رَسُولُ اللهِ...»(1)؛ (به خدا قسم پیامبر(صلی الله علیه و آله) مسموم شدند).
امّا هیچ سند معتبری برای اینکه عایشه ایشان را مسموم کرده باشد، وجود ندارد و هیچ مدرکی به آن «تصریح» نکرده است.
برخی ادعا کرده اند، طبق روایتی از خود عایشه، در زمانی که پیامبر(صلی الله علیه و آله) در بستر بیماری بودند، عایشه به ایشان «دارویی» دادند و همان دارو سمّی بوده و باعث مرگ پیامبر شده است؛ امّا این ادعا قابل اثبات نیست.
عایشه می گوید:«لَدَدْنَا النبی(صلی الله علیه و آله) فی مَرَضِهِ فقال: لَا تُلِدُّونِی. فَقُلْنَا: کَرَاهِیَةُ الْمَرِیضِ لِلدَّوَاءِ»(2)؛ (در ایام مریضی رسول خدا به حضرت دارویی خوراندیم. اما در آن حال او به ما اشاره می کرد که این دارو را به من نخورانید. ما گفتیم مریض از دارو متنفر است).
تنها چیزی که از این روایت به دست می آید این است که «عایشه دارویی را به پیامبر(صلی الله علیه و آله) خورانده است»؛ ولی هیچ دلیلی مبنی بر سمّی بودن این دارو بیان نشده است.
طبق «برخی نقلها»، آنچه در مورد مسموم شدن پیامبر(صلی الله علیه و آله) ببین شیعه و سنّی مورد اتفاق است، این است که بدن ایشان تحت تاثیر سمّی که بعد از جنگ خیبر در غذایشان ریخته شده بود، ضعیف شده و ایشان نتوانستند در برابر بیماریی که در اواخر عمر بر وی عارض شد، مقاومت کنند و این موضوع هیچ ربطی به عایشه ندارد.
بخاری در صحیحش می نویسد: «قَالَتْ عَائِشَةُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهَا کَانَ النَّبِیُّ(صلی الله علیه و آله) یَقُولُ فِی مَرَضِهِ الَّذِی مَاتَ فِیهِ یَا عَائِشَةُ مَا أَزَالُ أَجِدُ أَلَمَ الطَّعَامِ الَّذِی أَکَلْتُ بِخَیْبَرَ فَهَذَا أَوَانُ وَجَدْتُ انْقِطَاعَ أَبْهَرِی مِنْ ذَلِکَ السُّمِّ»(3)؛ (عایشه گفته است که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در مریضی خود [که در آن از دنیا رفتند] می فرمودند: تا کنون درد غذایی را که در خیبر خوردم احساس می کردم و الآن زمانی است که احساس کردم شریان های قلبم از آن پاره شده است).
در منابع شیعه نیز نقل شده است: «أَنَّهُ سُمَ فِی غَزْوَةِ خَیْبَرَ، فَمَا زَالَتْ هَذِهِ الْأَکْلَةُ تعاده [تُعَاوِدُهُ] حَتَّى قَطَعَتْ أَبْهَرَهُ فَمَاتَ مِنْهَا»(4)؛ (پیامبر(صلی الله علیه و آله) در جنگ خیبر مسموم شدند، و پیوسته همان خوراک بازگشت به آن جناب مى نمود تا آنکه رگ پشتش [شریان قلبش] را برید به همان سبب ارتحال فرمود).
نتیجه: اگرچه شیعه به خاطر برخی خطاهای عایشه، مثل «نقش او در ماجراى جنگ جمل» که قیامى بر ضد امام وقت بود و سبب خونریزى فراوانى گردید و به گفته بعضى از مورخان تعداد کشتگان این جنگ به هفده هزار نفر رسید(5) و دیگر خطاهایش انتقاداتی به او دارد، امّا نه اعتقادی به نقش او در شهادت پیامبر(صلی الله علیه و آله) دارد و نه پرداختن به چنین ادعاهای ضعیف و فتنه ساز را شایسته می داند. به هر حال این ادّعا سند معتبری ندارد و هیچ ثمره ای نیز جز دامن زدن به مباحث تفرقه انگیز ندارد.
پینوشتها:
(1). المستدرک على الصحیحین، أبو عبدالله حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، محقّق/ مصحّح: مصطفى عبد القادر عطا، دار الکتب العلمیه، بیروت، 1411هـ ق/ 1990م، چاپ اول، ج 3، ص61، کتاب المغازی و السرایا، ح 4395.
(2). صحیح البخاری، أبو عبدالله بخاری جعفی، محمد بن إسماعیل، محقّق/ مصحّح: مصطفى دیب البغا، دار ابن کثیر/ الیمامة، بیروت، 1407هـ ق/ 1987م، چاپ سوم، ج 6، ص2524، کتاب الدیات، باب 13، ح 6492؛ مسند الإمام أحمد بن حنبل، أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، مؤسسة قرطبة، مصر، بی تا، ج 6، ص 53، ح 24308.
(3). صحیح البخاری، همان،ج 4، ص 1611، باب مرض النبی(ص) و وفاته، ح 4165.
(4). الاعتقادات، شیخ صدوق، ابن بابویه، محمد بن على، کنگره جهانی شیخ مفید، قم، 1414هـ ق، چاپ دوم، ص 97.
(5). شان نزول آیات قرآن، مکارم شیرازى، ناصر، محقّق/ مصحّح: امامى، محمد جعفر، مدرسه امام على بن ابى طالب(ع)، قم، 1385هـ ش، چاپ اول، ص 366.
عدّه ای ادعا می کنند که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) نیز به «شهادت» رسیده و این شهادت را به «عایشه» بنت ابی بکر منتسب می کنند.
سؤال اینجاست که آیا برای این ادعا سند معتبری وجود دارد؟ طرح چنین مسائلی چه ثمره ای خواهد داشت و چه تاثیری در روابط بین مسلمانان خواهد گذاشت؟!
در پاسخ به این سؤال لازم به ذکر است که شهادت پیامبر(صلی الله علیه و آله) قطعی نیست و بسیاری ازمورخین، از واژه «رحلت» استفاده می کنند. شهادت پیامبر(صلی الله علیه و آله) توسط عایشه با «دلیل معتبر» ثابت نشده است و عقل و درایت ایجاب می کند که در این عصر و زمان به دنبال این مسائل نرویم.
کسانی که چنین مسأله ای را مطرح کرده اند، به این نکته استدلال کرده اند که طبق «برخی نقلها» پیامبر(صلی الله علیه و آله) مسموم شده اند و همین سمّ در بدن آن حضرت اثر کرده و او را به شهادت رسانده است.
حاکم نیشابوری عالم معروف اهل سنت در کتاب معتبر المستدرک علی الصحیحین از شعبی نقل می کند: «وَالله لَقَد سُمَّ رَسُولُ اللهِ...»(1)؛ (به خدا قسم پیامبر(صلی الله علیه و آله) مسموم شدند).
امّا هیچ سند معتبری برای اینکه عایشه ایشان را مسموم کرده باشد، وجود ندارد و هیچ مدرکی به آن «تصریح» نکرده است.
برخی ادعا کرده اند، طبق روایتی از خود عایشه، در زمانی که پیامبر(صلی الله علیه و آله) در بستر بیماری بودند، عایشه به ایشان «دارویی» دادند و همان دارو سمّی بوده و باعث مرگ پیامبر شده است؛ امّا این ادعا قابل اثبات نیست.
عایشه می گوید:«لَدَدْنَا النبی(صلی الله علیه و آله) فی مَرَضِهِ فقال: لَا تُلِدُّونِی. فَقُلْنَا: کَرَاهِیَةُ الْمَرِیضِ لِلدَّوَاءِ»(2)؛ (در ایام مریضی رسول خدا به حضرت دارویی خوراندیم. اما در آن حال او به ما اشاره می کرد که این دارو را به من نخورانید. ما گفتیم مریض از دارو متنفر است).
تنها چیزی که از این روایت به دست می آید این است که «عایشه دارویی را به پیامبر(صلی الله علیه و آله) خورانده است»؛ ولی هیچ دلیلی مبنی بر سمّی بودن این دارو بیان نشده است.
طبق «برخی نقلها»، آنچه در مورد مسموم شدن پیامبر(صلی الله علیه و آله) ببین شیعه و سنّی مورد اتفاق است، این است که بدن ایشان تحت تاثیر سمّی که بعد از جنگ خیبر در غذایشان ریخته شده بود، ضعیف شده و ایشان نتوانستند در برابر بیماریی که در اواخر عمر بر وی عارض شد، مقاومت کنند و این موضوع هیچ ربطی به عایشه ندارد.
بخاری در صحیحش می نویسد: «قَالَتْ عَائِشَةُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهَا کَانَ النَّبِیُّ(صلی الله علیه و آله) یَقُولُ فِی مَرَضِهِ الَّذِی مَاتَ فِیهِ یَا عَائِشَةُ مَا أَزَالُ أَجِدُ أَلَمَ الطَّعَامِ الَّذِی أَکَلْتُ بِخَیْبَرَ فَهَذَا أَوَانُ وَجَدْتُ انْقِطَاعَ أَبْهَرِی مِنْ ذَلِکَ السُّمِّ»(3)؛ (عایشه گفته است که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در مریضی خود [که در آن از دنیا رفتند] می فرمودند: تا کنون درد غذایی را که در خیبر خوردم احساس می کردم و الآن زمانی است که احساس کردم شریان های قلبم از آن پاره شده است).
در منابع شیعه نیز نقل شده است: «أَنَّهُ سُمَ فِی غَزْوَةِ خَیْبَرَ، فَمَا زَالَتْ هَذِهِ الْأَکْلَةُ تعاده [تُعَاوِدُهُ] حَتَّى قَطَعَتْ أَبْهَرَهُ فَمَاتَ مِنْهَا»(4)؛ (پیامبر(صلی الله علیه و آله) در جنگ خیبر مسموم شدند، و پیوسته همان خوراک بازگشت به آن جناب مى نمود تا آنکه رگ پشتش [شریان قلبش] را برید به همان سبب ارتحال فرمود).
نتیجه: اگرچه شیعه به خاطر برخی خطاهای عایشه، مثل «نقش او در ماجراى جنگ جمل» که قیامى بر ضد امام وقت بود و سبب خونریزى فراوانى گردید و به گفته بعضى از مورخان تعداد کشتگان این جنگ به هفده هزار نفر رسید(5) و دیگر خطاهایش انتقاداتی به او دارد، امّا نه اعتقادی به نقش او در شهادت پیامبر(صلی الله علیه و آله) دارد و نه پرداختن به چنین ادعاهای ضعیف و فتنه ساز را شایسته می داند. به هر حال این ادّعا سند معتبری ندارد و هیچ ثمره ای نیز جز دامن زدن به مباحث تفرقه انگیز ندارد.
پینوشتها:
(1). المستدرک على الصحیحین، أبو عبدالله حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، محقّق/ مصحّح: مصطفى عبد القادر عطا، دار الکتب العلمیه، بیروت، 1411هـ ق/ 1990م، چاپ اول، ج 3، ص61، کتاب المغازی و السرایا، ح 4395.
(2). صحیح البخاری، أبو عبدالله بخاری جعفی، محمد بن إسماعیل، محقّق/ مصحّح: مصطفى دیب البغا، دار ابن کثیر/ الیمامة، بیروت، 1407هـ ق/ 1987م، چاپ سوم، ج 6، ص2524، کتاب الدیات، باب 13، ح 6492؛ مسند الإمام أحمد بن حنبل، أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، مؤسسة قرطبة، مصر، بی تا، ج 6، ص 53، ح 24308.
(3). صحیح البخاری، همان،ج 4، ص 1611، باب مرض النبی(ص) و وفاته، ح 4165.
(4). الاعتقادات، شیخ صدوق، ابن بابویه، محمد بن على، کنگره جهانی شیخ مفید، قم، 1414هـ ق، چاپ دوم، ص 97.
(5). شان نزول آیات قرآن، مکارم شیرازى، ناصر، محقّق/ مصحّح: امامى، محمد جعفر، مدرسه امام على بن ابى طالب(ع)، قم، 1385هـ ش، چاپ اول، ص 366.
پرسش و پاسخ مرتبط
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}